تفسیر آیه وضو و برداشت اهل سنت را بیان کنید.
(برگرفته از تفسیر نمونه، ج4، ص: 287)
در آیه6
سوره مائده(آیه وضو) : «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَی
الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَرافِقِ وَ
امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَیْنِ . ای کسانی
که ایمان آوردهاید! هنگامی که به نماز میایستید، صورت و دستها را تا آرنج
بشویید! و سر و پاها را تا مفصل [برآمدگی پشت پا] مسح کنید»
حدود صورت، که باید در وضو شسته شود توضیح داده نشده ولی در روایات ائمه اهل بیت ع که وضوی پیامبر ص را مشروحا بیان کردهاند.
1-
حد صورت از طرف طول از رستانگاه مو تا چانه و از طرف عرض آنچه در میان
انگشت وسط و ابهام (انگشت شست) قرار میگیرد، ذکر شده و این در حقیقت توضیح
همان معنایی است که از کلمه" وجه" در عرف فهمیده میشود، زیرا وجه همان
قسمتی است که انسان به هنگام برخورد بر دیگری با آن" مواجه" میشود.
2-
حد دست که باید در وضو شسته شود،" تا آرنج" ذکر شده، زیرا مرافق جمع"
مرفق" به معنی" آرنج" است، و چون هنگامی گفته شود دست را بشوئید ممکن است
به ذهن چنین برسد که دستها را تا مچ بشوئید، زیرا غالبا این مقدار شسته
میشود، برای رفع این توهم میفرماید: تا آرنج بشوئید (إِلَی الْمَرافِقِ).
و
با این توضیح روشن میشود، کلمه" الی" در آیه فوق تنها برای بیان حد شستن
است نه کیفیت شستن، که بعضی توهم کردهاند و چنین پنداشتهاند که آیه
میگوید: باید دستها را از سر انگشتان به طرف آرنج بشوئید (آن چنان که در
میان جمعی از اهل تسنن رائج است).
توضیح اینکه این درست به آن میماند
که انسان به کارگری سفارش میکند دیوار اطاق را از کف تا یک متر، رنگ کند،
بدیهی است منظور این نیست که دیوار از پائین به بالا رنگ شود، بلکه منظور
این است که این مقدار باید رنگ شود نه بیشتر و نه کمتر.
بنا بر این فقط
مقداری از دست که باید شسته شود در آیه ذکر شده، و اما کیفیت آن در سنت
پیامبر ص که بوسیله اهل بیت به ما رسیده است آمده است و آن شستن آرنج است
به طرف سر انگشتان.
باید توجه داشت که" مرفق" هم باید در وضو شسته شود،
زیرا در اینگونه موارد به اصطلاح" غایت داخل در
مغیا داخل است" یعنی" حد" نیز داخل در حکم" محدود" است [1]
3-
کلمه" ب" که در" بِرُؤُسِکُمْ" میباشد طبق صریح بعضی از روایات و تصریح
بعضی از اهل لغت به معنی" تبعیض" میباشد، یعنی" قسمتی" از سر را مسح کنید
که در روایات ما محل آن به یک چهارم پیش سر، محدود شده و باید قسمتی از این
یک چهارم هر چند کم باشد با دست مسح کرد- بنا بر این آنچه در میان بعضی از
طوائف اهل تسنن معمول است که تمام سر و حتی گوشها را مسح میکنند، با
مفهوم آیه سازگار نمیباشد.
4- قرار گرفتن" ارجلکم" در کنار" رؤوسکم"
گواه بر این است که پاها نیز باید مسح شود نه اینکه آن را بشویند (و اگر
ملاحظه میکنیم" ارجلکم" بفتح لام قرائت شده بخاطر آن است که عطف بر محل"
بِرُؤُسِکُمْ" است نه عطف بر" وجوهکم")[2].
5- کعب در لغت بمعنی برآمدگی پشت پاها و هم بمعنی مفصل یعنی نقطهای که استخوان ساق پا با استخوان کف پا مربوط میشود آمده است [3]
البته
مذاهب اهل سنت نیز "الی" در آیه شریفه را برای تعیین مقدار لازم برای شستن
معنا می کنند، یعنی شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که در آیه شریفه راجع به
جهت شستن که از انگشتان به سوی آرنج باشد و یا بالعکس، صحبتی نشده است و
آیه فقط مقدار لازم را بیان کرده است. یعنی دست تا مچ کافی نیست و تا کتف
لازم نیست، بلکه باید تا آرنج شسته شود. اما شیعه از طریق روایات اهل
بیت(ع)[4]
که وضوی رسول الله صلی الله علیه و آله را توضیح داده اند، متوجه شده است
که شستن باید از بالا به پایین و از آرنج به سوی انگشتان باشد و بالعکس
صحیح نیست. ولی در روایات اهل سنت توضیحی راجع به این نرسیده است. لذا مذهب
اهل سنت هر جور شستن را چه از بالا به پایین و چه از پایین به بالا صحیح
می دانداگر چه می گویند: ابتدا از انگشتان افضل است.[5]
در
برخی از منابع تاریخی آمده است که وضوی همه مسلمانان تا خلافت عثمان، صورت
واحدی داشته و مانند وضوی کنونی شیعه بوده است و این مسئله، با آیه وضو،
تطبیق دارد و علت تغییر وضو این بود که عثمان در اواسط دوران خلافت خود،
نسبت به چگونگی وضوی پیامبر، گرفتار تردید شد؛ سپس او وضوی پیامبر را به
شکلی که اکنون در میان اهل سنت مرسوم است، اعلام کرد. این موضوع، مخالفت
بسیاری از اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله را به دنبال داشت؛ امّا حکومت
اموی بنا به اغراض ی، در نقاط مختلف سرزمین های اسلامی، شیوه عثمان را
تبلیغ کرد و جوّی به وجود آورد که برخی از اصحاب، جرأت مخالفت با روش
دستگاه حاکم را نداشتند و در نتیجه، این گونه وضو گرفتن، رواج یافت.[6]
درباره این سایت